حیف نون می ره عیادت مادرزنش. می پرسه "بهتری؟"
مادرزنش می گه: "تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه..."
حیف نون می گه: "انشاالله اون هم قطع می شه!"
حیف نون می ره عیادت مادرزنش. می پرسه "بهتری؟"
مادرزنش می گه: "تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه..."
حیف نون می گه: "انشاالله اون هم قطع می شه!"