loading...

سایت تفریحی پاپافان

شعر های جدید شعر های جدید و خنده دار شعر جدید و خنده دار مادر و دختر  دختری با مادرش در رخت خواب درددل می کرد با چشمی پر آب گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست زندگی از بهر من

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
درآمد تضمینی اگه پولی دریافت نکنید با من 0 769 pdndr
عکس های جدید و بسیار زیبای عاشقانه ی سال 2014 |عکس های ولنتاین 1392 3 3479 windows
عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق 4 3675 khanevadehh
پیشنهاد برای سایت 5 2613 khanevadehh
جوك هاي زيبا و خواندني 3 2636 khanevadehh
اگر هنوز نیمه گمشده خود را پیدا نکرده اید نگران نباشید! 2 1990 khanevadehh
اس ام اس سرکاری ماه رمضان 3 2582 khanevadehh
دانلود آهنگ جدید علیرضا قرایی منش بنام نیستی ببینی 1 1732 khanevadehh
اهنگهای مورد علاقت 8 3908 khanevadehh
اس ام اس پ نه پ 16 6576 khanevadehh
درگیری لفظی امیر تتلو با بهنوش بختیاری بر سر چه بود؟ 2 2156 khanevadehh
جمله جالب و معروف رضا عطاران در مورد زن ها 2 2383 khanevadehh
عکس و والپیپر کیانوش رستمی 6 3783 khanevadehh
فال روزانه یکشنبه 30 فروردین ماه 1394 1 1689 khanevadehh
چگونه می توان شرکت ثبت کرد 2 2123 khanevadehh
تن ماهی را با تخم مرغ نخورید... 2 1973 khanevadehh
دانلود کتاب های درسی از اول ابتدایی تا دانشگاه 3 2293 khanevadehh
عکس هایی از جدیدترین مدل موهای های لایت 1 1861 khanevadehh
ثبت شرکت ها چیست و اینکه چرا شرکت ثبت می کنیم 0 1344 farid332
چه شرکتی ثبت کنیم که بیشترین نفع را از ان ببریم 0 1501 company101

شعر طنز مادر و دختر

amir1 بازدید : 1314 جمعه 24 مرداد 1393 نظرات (0)

شعر های جدید

شعر های جدید و خنده دار

شعر جدید و خنده دار مادر و دختر

2

 دختری با مادرش در رخت خواب

درددل می کرد با چشمی پر آب

گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست

زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟

روی دستت باد کردم مادرم!

سن من از بیست وشش افزون شد

دل میان سینه غرق خون شد

هیچ کس مجنون این لیلا نشد

شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته

بوی ترشی خانه را برداشته!

مادرش چون حرف دختش را شنفت

خنده بر لب آمدش آهسته گفت:

دخترم بخت تو هم وا می شود

غنچه ی عشقت شکوفا می شود

 

غصه ها را از وجودت دور کن

این همه شوهر یکی را تور کن!

گفت دختر ،مادر محبوب من!

ای رفیق مهربان و خوب من!

گفته ام با دوستانم بارها

من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها

سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر یک پسر

مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر

با سعیدو یاسر و ایضا صفر

با سه تاشان رفته بودم سینما

بگذریم از مابقی ماجرا!

یک سری هم صحبت صادق شدم

او خرم کرد آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید

قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج علی اصغر شله

یک زمانی عاشق من شد،بله

بعد جعفر یار من عباس بود

البته وسواسی وحساس بود

بعد ازآن وسواسی پر ادعا

شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم

بعد مانی عاشق هانی شدم

بعدهانی عاشق نادر شدم

بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او

گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!

گرچه من هم در زمان دختری

روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آن که تو را باشد پدر

دل نمی دادم به هرکس اینقدر

خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی

واقعا که پوز مادر را زدی

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بیشتر چه نوع مطالبی در سایت قرار بگیرد؟





    آمار سایت
  • کل مطالب : 1699
  • کل نظرات : 487
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 923
  • آی پی امروز : 80
  • آی پی دیروز : 105
  • بازدید امروز : 2,471
  • باردید دیروز : 868
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 4,311
  • بازدید ماه : 9,632
  • بازدید سال : 201,516
  • بازدید کلی : 7,645,855